تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۷  ، 
کد خبر : ۳۷۲۵۲۹

رادیو صدای انقلاب 1675 | طلوعی تازه

داستان - عباس از آن راننده‌های کهنه‌کار تهران بود. عمرش را خرج خیابان‌های شهر کرده بود و به همین دلیل خیلی‌ها او را می‌شناختند. او به خیابان می‌گفت: «رگ‌ شهر». توی دلش همیشه می‌خواست جوش و خروشی در رگ‌های شهر شکل بگیرد که نه شاهی بماند و نه اجنبی؛ روزهای سرد سال می‌گذشت و به بهمن‌ماه سال 1357 نزدیک می‌شد، خیابان‌های تهران همان چیزی بود که عباس‌آقا می‌خواست؛ چیزی فراتر از خون در رگ‌های شهر جریان داشت؛ یک جوش و خروش، یک التهاب، یک تپش بی‌وقفه...
پایگاه بصیرت / رادیو صدای انقلاب 1675
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات